Tuesday, June 21, 2011

چند کلام ناب از دکتر علی شریعتی

Subject: چند کلام ناب از دکتر علی شریعتی



من رقص دختران هندي را بيشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روي عشق و علاقه مي رقصند ولي پدر و مادرم از روي عادت نماز مي خوانند .

-----------------------------------------------------------

به سه چيز تکيه نکن، غرور، دروغ و عشق. آدم با غرور مي تازد، با دروغ مي بازد و با عشق مي ميرد.

-----------------------------------------------------------

زن عشق مي كارد و كينه درو مي كند... ديه اش نصف ديه توست و مجازات زنايش با تو برابر... مي تواند تنها يك همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستي .... براي ازدواجش ــ در هر سني ـ اجازه ولي لازم است و تو هر زماني بخواهي به لطف قانونگذار ميتواني ازدواج كني ... در محبسي به نام بكارت زنداني است و تو ... او كتك مي خورد و تو محاكمه نمي شوي ... او مي زايد و تو براي فرزندش نام انتخاب مي كني...او درد مي كشد و تو نگراني كه كودك دختر نباشد .... او بي خوابي مي كشد و تو خواب حوريان بهشتي را مي بيني ... او مادر مي شود و همه جا مي پرسند نام پدر .....

-----------------------------------------------------------

اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست او جانشين همه نداشتنهاست

-----------------------------------------------------------

عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگي کني .

-----------------------------------------------------------

اگر مثل گاو گنده باشي،ميدوشنت، اگر مثل خر قوي باشي،بارت مي كنند، اگر مثل اسب دونده باشي،سوارت مي شوند.... فقط از فهميدن تو مي ترسند

-----------------------------------------------------------

آن روز که همه به دنبال چشم زيبا هستند، تو به دنبال نگاه زيبا باش

-----------------------------------------------------------

هر لحظه حرفي در ما زاده مي‏شود

هر لحظه دردي سر بر مي‏دارد

و هر لحظه نيازي از اعماق مجهول روح پنهان و رنجور ما جوش مي‏کند

اين ها بر سينه مي‏ريزند و راه فراري نمي‏يابند

مگر اين قفس کوچک استخواني گنجايش‏اش چه اندازه است؟

-----------------------------------------------------------

«کلاس پنجم که بودم پسر درشت هيکلي در ته کلاس ما مي نشست که براي من مظهر تمام چيزهاي چندش آور بود ،آن هم به سه دليل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اينکه سيگار مي کشيد و سوم - که از همه تهوع آور بود- اينکه در آن سن و سال، زن داشت. !... چند سالي گذشت يک روز که با همسرم ازخيابان مي گذشتيم ،آن پسر قوي هيکل ته کلاس را ديدم در حاليکه خودم زن داشتم ،سيگار مي کشيدم و کچل شده بودم

-----------------------------------------------------------

هر كس آنچنان مي ميرد كه زندگي مي كند

-------------------------------------------------------------------

اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمیدانم... اینجا شده پائیز ، آنجا را نمیدانم... اینجا فقط رنگ است ، آنجا را نمیدانم... اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمیدانم. وقتي كه بچه بودم هر شب دعا ميكردم كه خدا يك دوچرخه به من بدهد. بعد فهميدم كه اينطوري فايده ندارد. پس يك دوچرخه دزديدم و دعا كردم كه خدا مرا ببخشد. هی با خود فکر می کنم ، چگونه است که ما ، در این سر دنیا ، عرق می ریزیم و وضع مان این است و آنها ، در آن سر دنیا ، عرق می خورند و وضع شان آن است! ... نمی دانم ، مشکل در نوع عرق است یا در نوع ریختن و خوردن

هزاران نفر برای باریدن باران دعا می‌کنند غافل از آنکه خداوند با کودکی است که چکمه‌هایش سوراخ است

Wednesday, May 11, 2011

table look up using awk

awk 'FNR==NR{map[$1]=$2;next}{for (i = 1; i <= NF; i++) print map[$i];print ("\n")}' index_EWE2.txt 10Dec_ewe2_PM_cliques.txt.txt | awk '{ printf "%s ", $0 }' tmp.txt | awk '{gsub(/ /,"\n")}; 1' > 10Dec_ewe2_PM_cliques.txt

Wednesday, February 17, 2010

gnuplot on snowleopard

http://sourceforge.net/projects/gnuplot/files/


To compile gnuplot in snow leopard use the following command:

./configure --with-readline=bsd --x-include=/usr/include/X11 --x-libraries=/usr/X11/lib

and then use make and sudo make install.

Wednesday, September 23, 2009

German proverb

morgen morgen nur nicht heute sagen alle faulen leute!;-) 

Saturday, July 18, 2009

Kayaking final session &BBQ

the kayaking course at Gelterswoog finished on 17th July, with a goodbye BBQ, exchange of emails:

pictures here

and a deadly duel:

Monday, July 06, 2009

Tuesday, June 16, 2009

amazing song

از دلاویزترین روز جهان ، خاطره ای با من است ، خاطره ای با من است
آه سحری بود و هنوز ، گوهر ماه به گیسوی شب آویخته بود
من به دیدارِ سحر می رفتم ، من به دیدارِ سحر می رفتم

این دلافروزترین ، روز جهان را بنگر
تو دلاویزترین شعر جهان را بسرای
من به دیدار سحر می رفتم ، من به دیدار سحر می رفتم

در افق پشت سرا پرده ی نور
باغ های گل سرخ ، شاخه گسترده به مهر
غنچه آورده به ناز ، دم به دم ، از نفسِ ، باد سحر
غنچه ها می شد باز ، غنچه ها می شد باز ، غنچه ها می شد باز
غنچه ها می شد باز ، غنچه ها می شد باز ، غنچه ها می شد باز
باغ های گل سرخ ، باغ های گل سرخ
یک گل سرخ بزرگ ، از دل دریا برخاست
خورشید ، خورشید ، برخاست ، خورشید
این دلافروزترین ، روز جهان را بنگر
تو دلاویرترین شعر جهان را بسرای
دوستت دارم را ، دوستت دارم را ،
من ، دلاویزترین ، دلاویزترین شعر جهان یافته ام
دوستت دارم ، دوستت دارم
دوستت دارم ، ئوستت دارم

این گل سرخ من است ، این گل سرخ من است
دامنی پر کن از این گل ، که بری خانه ی دشمن که فشانی بر دوست
دوستت دارم را ، با من بسیار بگو
دوستم داری را ، از من بسیار بپرس
لالالالا ، لالالا لا لالا
لالالالا ، لالالا لا لالا
دوستت دارم ، دوستت دارم
دوستت دارم ، دوستت دارم